چکیده: (794 مشاهده)
عبدالاله بلقزیز بهدنبال دشواره رابطه سنت و مدرنیته و چگونگی ساخت دولت مدرن در جهان عربی، این اثر را با رویکرد تاریخ فکری انتشار دادهاست. وی ابتدا گفتمان ایدئولوژیکشده اصالتگرایی را از طریق نشاندادن کاستیهای درک معرفتی «من» و «دیگری» مورد نقد قرار میدهد و سپس به شرایط تاریخی ظهور و افول گفتمان عقلگرایی لیبرالی عربی در نیمه دوم سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میپردازد و در نهایت خوانشی دیگرگونه از اندیشه سه تن از شخصیتهای اصلی این دوران یعنی احمد لطفی السید، علی عبدالرازق و طه حسین ارائه میدهد. همچنین جریان سومی را تحت عنوان عقلگرایی انتقادی که در دهههای پایانی سده بیستم در جهان عرب نمود یافتهاست را معرفی میکند. نویسنده با توجه به تجربه مدرنیته اروپایی، نسبت به کاستیهای تاریخنگاری اندیشه عربی معاصر هشدار داده و دستهبندی جدیدی ارائه میدهد. بهرغم آنکه نویسنده از رویکرد نوینی در خوانش آگاهی عربی بهره گرفته، اما نتواسته به الزامات روشی رویکرد خود پایبند مانده و در نهایت نیز بههمان ایده راهبردی شکستخورده تاریخی پیشتازی دولت در انجام مدرنیته فرهنگی حکم میکند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1398/4/27 | پذیرش: 1398/4/27 | انتشار: 1398/4/27